یکشنبه، دی ۲۶

زن !

بی مقدمه شروع میکنم درست است که عالم و آدم به این حقیقت رسیده اند که خیانت فعل ناپسندی است . نا گفته نماند که خود من هم در هر محفلی که بحث شیرین خیانت پیش بیاید ، سینه ستبر میکنم و پرچم دار مقابله با این فعل ناپسند میشوم . اما دروغ چرا ؟ تعارف که نداریم ، حقیقتا لذتی که در خیانت هست ، در هیچ فعل دیگری نیست ! می دانم می دانم ، بعضی مثال میزنند که آیا می پسندی مورد خیانت هم واقع شوی ؟ اینجاست که آدم مور مورش میشود و زبانش گیر میکند . حالا منظورم از این خاله زنک بازی ها این است که این روزها سخت میان یک دو راهی مانده ام و راه پسی هم برایم نمانده . میدانم هر کدام را که انتخاب کنم ، برای دیگری پشیمان میشوم . اولی را ول کنم ، خیانت محض است و حتی ممکن است اسمم در تاریخ سیاه شود . دومی را رها کنم ، می دانم چند زمانی نگذشته به شکر خوردن خواهم افتاد . اگر بخواهم که هر دو رابطه را به صورت موازی پیش...

شنبه، دی ۱۱

قسم به دی ماه که با گذر آذر می آید و به پا قدم بهمن می گذرد

در کافه ای نشسته و به موزیک بی کلام یانی گوش فرا داده ام اولین باری نیست که در آستانه ی تولدم ، تنها نشسته و به فکر فرو رفته ام وقتی فکر میکنی ، سوال های بی جوابی به ذهنت می رسد که جوابشان برایت مهم نیست ، فقط می خواهی فکر کنی از خودم می پرسم ، در آستانه ی بیست سالگی ، چه کار هایی باید می کردم که تا کنون موفق به انجامشان نشده ام ؟ به چه کسانی باید فکر میکردم که تا کنون نکرده ام ؟ به کجا باید می رفتم که تا کنون نرفته ام ؟ چه کسی باید بوده ام که تا کنون نبوده ام ؟ و بعد از این چه باید کنم ؟ بیست سالگی جایی است که می گویند باید بزرگ شده باشی ، اما میدانی که هنوز بچه ای  و باید براه ها بروی تا به پختگی برسی. به بیست سالگی که میرسی ، نگاه ها به تو عوض میشوند ، خواسته ها عوض می شوند ، اما خودت میدانی که عوض نشدی و هنوز هم همان آدمی هستی که بوده ای . هازن میگوید آدم مثل فولاد خام میماند . تا...

Pages 3123 »
Twitter Delicious Facebook Digg Stumbleupon Favorites More