بی مقدمه شروع میکنم
درست است که عالم و آدم به این حقیقت رسیده اند که خیانت فعل ناپسندی است .
نا گفته نماند که خود من هم در هر محفلی که بحث شیرین خیانت پیش بیاید ، سینه ستبر میکنم و پرچم دار مقابله با این فعل ناپسند میشوم .
اما دروغ چرا ؟ تعارف که نداریم ، حقیقتا لذتی که در خیانت هست ، در هیچ فعل دیگری نیست !
می دانم می دانم ، بعضی مثال میزنند که آیا می پسندی مورد خیانت هم واقع شوی ؟
اینجاست که آدم مور مورش میشود و زبانش گیر میکند .
حالا منظورم از این خاله زنک بازی ها این است که این روزها سخت میان یک دو راهی مانده ام و راه پسی هم برایم نمانده .
میدانم هر کدام را که انتخاب کنم ، برای دیگری پشیمان میشوم .
اولی را ول کنم ، خیانت محض است و حتی ممکن است اسمم در تاریخ سیاه شود .
دومی را رها کنم ، می دانم چند زمانی نگذشته به شکر خوردن خواهم افتاد .
اگر بخواهم که هر دو رابطه را به صورت موازی پیش...