شنبه، دی ۱۱

قسم به دی ماه که با گذر آذر می آید و به پا قدم بهمن می گذرد

در کافه ای نشسته و به موزیک بی کلام یانی گوش فرا داده ام
اولین باری نیست که در آستانه ی تولدم ، تنها نشسته و به فکر فرو رفته ام
وقتی فکر میکنی ، سوال های بی جوابی به ذهنت می رسد که جوابشان برایت مهم نیست ، فقط می خواهی فکر کنی
از خودم می پرسم ، در آستانه ی بیست سالگی ، چه کار هایی باید می کردم که تا کنون موفق به انجامشان نشده ام ؟
به چه کسانی باید فکر میکردم که تا کنون نکرده ام ؟
به کجا باید می رفتم که تا کنون نرفته ام ؟
چه کسی باید بوده ام که تا کنون نبوده ام ؟
و بعد از این چه باید کنم ؟
بیست سالگی جایی است که می گویند باید بزرگ شده باشی ، اما میدانی که هنوز بچه ای  و باید براه ها بروی تا به پختگی برسی.
به بیست سالگی که میرسی ، نگاه ها به تو عوض میشوند ، خواسته ها عوض می شوند ، اما خودت میدانی که عوض نشدی و هنوز هم همان آدمی هستی که بوده ای .
هازن میگوید آدم مثل فولاد خام میماند .
تا چکش ها نخورد و آب ها نبیند ، نمی شود فولادی که زیر بار فشار ها ، خم نمی شود و حتی سخت تر میشود .

تصمیم به تغییر گرفته ام .
نه مثل تصمیم هایی که هر ماه و شاید هر روز گرفته ام و هنوز چند زمانی نگذشته ، فراموششان کرده ام .
می خواهم اطرافم را بهتر ببینم و آدم ها را بهتر بشناسم .
به کسانی که دوستم دارند ، عشق بورزم و کسانی که دوستم ندارند ، دوست بدارم.
تجربه کرده ام کسانی را که قبل از اینکه بشناسمشان ، رفته اند و کسانی که قبل از شناختشان ، جزئی از زندگیم شده اند .

اقتصاد خرد میگوید : فرصت های سود آور کم هستند و اگر هم بوجود آیند ، زود از بین می روند .
اصول مدیریت می گوید : هر اشتباه ، فرصتی است که کم دیده می شود و هر مدیر خوب ، زیاد اشتباه میکند .

پ.ن
عمری جز بیهوده بودن سر نکردیم / تقویم ها گفتند و ما باور نکردیم   (شریعتی)

2 comments:

ستاره گفت...

منظورتان از اینکه گفتید مسبب جنگ جهانی اول هم یکی از این کوچولوها بود دقیقن چیست؟
سوال کوچولو؟
یا
انسان کوچکی که از کنار من جوانه زده است؟

گلاره گفت...

تغییر بزرگترین اتفاق هستی خواهد بود اگر واقعا اتفاق بیفتد ..
نیستی آقا!

Twitter Delicious Facebook Digg Stumbleupon Favorites More